شرط مهم موفقیت سیاستهای اقتصادی دولت
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۹۲۳۰
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران معتقد است که در کنار تاثیری که تحریمهای بین المللی علیه اقتصاد ایران در گذشته به وجود آورد و برخی تصمیمات غلط گذشته که باعث فشاری مضاعف بر فعالیتهای اقتصادی شد، بنابراین ضرورت دارد کلیه سیاستهای اجرایی واردات و صادرات با توجه به حقایق موجود مورد بازنگری تخصصی قرار گیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهرداد عباد در گفتوگو با ایران اکونومیست، اظهار کرد: طی سالهای گذشته تحریمها باعث برخی بیثباتیهای اقتصادی در ایران شد، اما یکی از اصلی ترین چالش هایی که برای اقتصاد ایران به وجود آمد از سال ۱۳۸۹ کلید خورد. زمانی که دور جدیدی از تحریمهای همهجانبه اقتصادی علیه کشورمان در سطح بینالمللی شروع شد.
وی با بیان اینکه بعضا برخی اقدامات در گذشته برای مقابله با تحریمها، خود به عاملی برای تشدید فشارها منجر شد، بیان کرد: دولتمردان ایران در آن زمان سیاستهای اجرایی را برای مقابله با تحریمها آغاز کردند. تغییر مداوم در فرآیندهای اقتصادی مانند ثبتسفارش، نحوه انتقال ارز، ممنوعیتهای واردات و صادرات، بازگشت ارز حاصل از صادرات طی ۲۰ سال اخیر برخی از مسائلی بوده که خود به مشکلاتی برای فعالان اقتصادی دامن زد.
عضو اتاق بازرگانی تهران درباره چرایی به نتیجه نرسیدن این سیاستها، بیان کرد: تغییر مداوم این فرآیندها باعث ایجاد ثبات در شرایط اقتصادی نشد، به این دلیل که برخی سیاستهای اعمال شده در گذشته ، کارآمدی لازم را نداشتند.
عباد افزود: برای جلوگیری از ادامه روند دومینووار موجود، ضرورت دارد کلیه سیاستهای اجرایی واردات و صادرات با توجه به حقایق موجود مورد بازنگری تخصصی قرار گیرند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: اتاق بازرگانی ، صادرات ، تحریم های اقتصادی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اتاق بازرگانی صادرات تحریم های اقتصادی سیاست ها تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۹۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند
به گزارش جماران، Geopoliticalmonitor یک نشریه اطلاعاتی بینالمللی مستقر در تورنتو، کانادا است که چشماندازی تحلیلی در مورد موقعیتها و رویدادهایی که تأثیر اساسی بر امور سیاسی، نظامی و اقتصادی دارند ارائه میکند. این نشریه در تازه ترین نوشتار به بررسی جایگاه اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه ( غرب آسیا) پرداخته و می نویسد: خاورمیانه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و پیوندهای تاریخی، اقتصادی و سیاسی، منطقه ای با اهمیت استراتژیک برای اتحادیه اروپا است. با این حال، این منطقه همچنین منبع بی ثباتی و درگیری است که تهدیدی جدی برای امنیت و منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا محسوب می شود.
تشدید جنگ اخیر بین اسرائیل و حماس، خشونتهای مداوم در کرانه باختری اشغالی و درگیریهای اسرائیل و حزبالله در مرز لبنان بر پیچیدگی و فوریت اوضاع در این منطقه افزوده است. اتحادیه اروپا چگونه می تواند با اتخاذ یک استراتژی جدید جهانی و تغییر رویکرد سیاسی و امنیتی خود نقشی فعال و موثر در خاورمیانه ایفا کند؟ ابزارها، چالش ها و فرصت هایی که اتحادیه اروپا در منطقه دارد چیست؟
سیاست اتحادیه اروپا در خاورمیانهاتحادیه اروپا در دو دهه گذشته دو استراتژی اصلی را در قبال منطقه خاورمیانه دنبال کرده است: سیاست همسایگی اروپا (ENP) و مشارکت اروپا - مدیترانه (EMP).
هدف این راهبردها جلوگیری از گسترش بحران های امنیتی در کشورهای همسایه به اتحادیه اروپا با ترویج هنجارهای اروپایی مانند لیبرال دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون بوده است. با این حال، ثابت شده است که این راهبردها برای مقابله با تحولات سریع و پویا در منطقه ناکارآمد و ناکافی هستند.
این راهبردها نتوانستهاند به ریشههای مشکلات و درگیریهای منطقه مانند فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی، به حاشیه رانده شدن و سرکوب مردم، مداخله بازیگران خارجی و مسائل حلنشده منطقه رسیدگی مانند درگیری اسرائیل و فلسطین رسیدگی کنند.
رویدادهای اخیر منطقه ای مانند بهار عربی و ظهور ساختارهای جدید قدرت و بازیگران فراملی، محدودیت ها و ناکارآمدی های این راهبردها را نشان داده است. آنها همچنین بر لزوم بازنگری و بازتعریف نقش اتحادیه اروپا در نظام بینالملل بهویژه در منطقه خاورمیانه تأکید کردهاند.
اتحادیه اروپا در سند استراتژی جهانی خود در سال 2016 به این نیاز اعتراف کرده و نوشت: امنیت داخلی و خارجی به هم مرتبط هستند و چالشها و تهدیدات کنونی مانند تروریسم و خشونت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا فرصت مشترکی برای کشورهای اتحادیه اروپا برای ساختن اروپای قوی تر بر اساس منافع و اصول است. اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که قصد دارد سیاست امنیتی و دفاعی خود را از طریق توسعه قابلیتهای نظامی بیشتر و افزایش همکاریهای خود با ناتو و سایر شرکا افزایش دهد. در نهایت، بروکسل تعهد خود را برای حمایت از انتقال سیاسی و اقتصادی در منطقه از طریق ارائه کمکهای مالی و فنی بیشتر، تقویت گفتگو و همکاری، و ارتقای یکپارچگی و ثبات منطقهای ابراز کرد.
چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانهبا این حال، اتحادیه اروپا برای ایفای نقش فعال و موثر در خاورمیانه با سه مانع مواجه است:
اولاً، فقدان یک رویکرد منسجم و جامع نسبت به منطقه در سطح اتحادیه وجود دارد. این امر ناشی از منافع و دیدگاه های متفاوت کشورهای بزرگ اروپایی است که دستیابی به یک سیاست مشترک را در برخورد با مسائل و بازیگران پیچیده و متنوع در منطقه دشوار می کند. این مشکل منجر به سیاست های مستقل کشورهای بزرگ و قدرتمند اروپایی مانند فرانسه و آلمان شده است که برای کسب نفوذ و موقعیت ژئواستراتژیک، تعاملات دوجانبه با بازیگران منطقه ای را دنبال می کنند. عامل دیگری که نقش اتحادیه اروپا را محدود می کند، بحران اقتصادی است که ظرفیت مالی اتحادیه را برای مدیریت و پاسخگویی به نیازهای این منطقه بحران زده کاهش داده است. ضعف ساختاری اتحادیه اروپا، فقدان مکانیسم قضایی برای اجرای تصمیمات و قطعنامههای آن و اهرمهای ناکافی سیاست خارجی آن از دیگر عواملی هستند که ظرفیت تصمیمگیری اتحادیه را تضعیف میکنند.ثانیاً خاورمیانه دارای ساختارها، مشکلات، بحران ها و بازیگران سیاسی متنوع و پیچیده ای است. حکومتهای منطقه عمدتاً مبتنی بر اراده و رای مردم نیستند، بلکه بیشتر مبتنی بر اشکال مختلف استبداد، فرقهگرایی، ملیگرایی و قبیلهگرایی هستند. این منطقه همچنین با انواع مختلفی از بحران ها مانند جنگ های داخلی، درگیری های قومی، بلایای انسانی، تروریسم و افراط گرایی مواجه است. بازیگران در منطقه نه تنها دولتها، بلکه بازیگران غیردولتی مانند شبهنظامیان، گروههای شورشی، جنبشهای مذهبی و قدرتهای منطقهای هستند. این عوامل، اتخاذ یک سیاست ثابت و مشخص برای منطقه را برای اتحادیه دشوار می کند، زیرا باید به طور جداگانه و مستقل به هر موردی رسیدگی کند.
در نهایت، مسائل فرا آتلانتیک نیز مانع از نقش فعال و مؤثر اتحادیه اروپا در خاورمیانه شده است، زیرا ایالات متحده و اسرائیل اغلب با نقش مستقل اتحادیه اروپا مخالفت کردهاند، در عوض ترجیح میدهند که اتحادیه اروپا نقش مکمل را در چارچوب سیاستهای آنها ایفا کند. ایالات متحده و اسرائیل منافع و دیدگاه های متفاوتی از اتحادیه اروپا در مورد مسائل مختلف منطقه مانند برنامه هسته ای ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین، بحران سوریه و نقش قدرت های منطقه ای دارند.
فرصت های اتحادیه اروپا در خاورمیانهبا وجود این چالش ها، اتحادیه اروپا نیز با استفاده از قدرت نرم و ابزارهای دیپلماتیک خود و همچنین کمک های اقتصادی و بشردوستانه خود فرصت هایی برای ایفای نقش مثبت و سازنده در خاورمیانه دارد.
اتحادیه اروپا می تواند از شهرت و اعتبار خود به عنوان یک واسطه بی طرف و صادق و همچنین تجربه و تخصص خود در حل مناقشه و ایجاد صلح، برای میانجیگری و تسهیل گفتگو و همکاری میان طرف های درگیر در منطقه استفاده کند. اتحادیه اروپا میتواند از اصلاحات و انتقالات سیاسی و اقتصادی در منطقه با ایجاد مشوقها و مشروطسازیها و همچنین انعطافپذیری و تمایز بیشتر برای کشورهایی که مایل و قادر به اجرای هنجارها و ارزشهای اروپایی هستند، حمایت کند. اتحادیه اروپا میتواند با حمایت از سازمانها و ابتکارات منطقهای موجود، مانند اتحادیه عرب و طرح صلح عربی، و با ایجاد بسترها و مکانیسمهای جدید برای گفتوگو و همکاری، مانند اتحادیه مدیترانه و دیالوگ 5+5 مسیر این گفت و گوها را هموار سازد. اتحادیه اروپا میتواند با سایر بازیگران بینالمللی و منطقهای مانند ایالات متحده، روسیه، چین، ترکیه و ایران برای مقابله با چالشها و تهدیدهای مشترک در منطقه، مانند اشاعه سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم جهانی، تغییرات آب و هوایی و مهاجرت همکاری و هماهنگی کند. در نهایت، اتحادیه اروپا می تواند از روابط تجاری و انرژی خود با منطقه و همچنین کمک های توسعه ای و بشردوستانه خود برای تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی، کاهش فقر و نابرابری و بهبود شرایط زندگی و حقوق بشر مردم منطقه استفاده کند.